اندر باب ولایت

آمریکا و اسرائیل در باب آمریکا باید گفت کعه این کشور کشور تجمع دانشمندان جهان است .

علم مهم در آمریکا فیزیک است .

مهم ترین علمی که برای آمریکا از اهمیت فراوانی بر خوردار است همان علم فیزیک می باشد .

اندر باب فیزیک باید گفت که : این علم از جمله علومی است که آن را از دسته علوم تجربی می خوانند .

یعنی ماده از اهمیت فراوانی در این علم بر خوردار است .

در فیزیک نور مادی مطرح هست .

شکست نور مطرح است . و اینکه سرعت نور در دقیقه چقدر می باشد .

باید گفت که فیزیک و علم فیزیک در نهایت به فیزیک کوانتوم منتهی می شود .

در فیزیک کوانتوم این مساله مطرح می شود که بطور مثال اگر شخصی در این طرف دنیا عملی مادی انجام دهد در آن طرف کره زمین این عمل او تاثیر گذار خواهد بود .

در باب فیزیک باید گفت که :

به نظر من جایی وجود دارد که ماده به معنا اتصال می یابد .

تا به حال فکر می کردم که این مکان همان امریکا است ولیکن باید گفت که : در جذبه یک ستاره و یا تاثیر یک کوکب در آسمان بودن اینجا همان جایی است که ماده و صورت به هم متصل می شوند .

چرا به این نظر رسیدم از
آنجا که ماده در معنا تاثیر گذار است و معنا در ظاهر .

بطور مثال اگر دیده باشید انسانهایی که معنوی تر و به خود آ نزدیک تر باشند زیباترند .

به قول معروف حقیقت زیبایی و زیبایی حقیقت است .

انسان اگر در رابطه ای که با خود دارد به صلح برسد می تواند جهان خارج را هم نظم و سامان دهد .

خداوند چیست ؟؟؟

خداوند همان هستی لا یتناهی است خداوند جاذبه فراوان کیهانی است .

خدا شخص نیست خدا عرش ندارد خدا دست ندارد و خدا خشمگین نمی شود و عصبانی نمی شود .

خدا همانند انسان نیست . خدا چیزی همانند جاذبه مثلث برمودا است .

خدا نه کیر است و نه کس .

پس خدا چیست ؟

در جایی دیده ام که رسیدن به خود در نهایت بهتر از رسیدن و عمیق تر از رسیدن به خداست .

مساله مهم مساله ولایت است .

در باب ولایت باید گفت که :

عالم پر از ولایتها و اولیای الهی .

ولیکن این ولایتها مراتب دارند .

بطور بسیار ساده اگر بخواهیم ولایت را بیان کنیم باید به ولایت پدر و مادر اشاره کنیم .

بعد از آن ولایت اولیای خدا و بعد از آن ولایت رجال الغیب و و ولایت اولیای کمل که برای دیدن مراتب دقیق تر آن به ابن عربی و فتوحات و فصوص تحت عنوان اندر باب ولایت مراجعه فر مایید .

ابتدا ولایت۴۰ هزار نفر و بعد ولایت ۳۱۳ نفر را داریم و بعد ولایت قطب زمان را داریم و ولایت خدا .

که باید گفت که ولایت افراد بشر همه وام گرفته شده از خداوند هستند .

تنها خداست که ولی است . اگر یکی از ۳۱۳ نفر و یا قطب زمان در اینکه او به تنهایی ولی بر جهان است . با خود بیاندیشد و خود را در این ولایت تنها ببیند .

بیشک ولایت او در آن لحظه ساقط خواهد شد .

این خداوند است که تنها ولی و صاحب اختیار  می باشد .

خدا مالک است بس . خدا هادی است وبس .

خدا مالک بر هستی است .

اینجا این سوال مطرح می شود که چرا کسانی که به سوی خدا گام بر داشته اند .

شیرین می زنند . در پاسخ باید گفت که چون اینان در پی شناخت خداوند بوده اند .

خدا لایتناهی است خدا بی پایان است باید گفت خدا وحشی است و رام نشدنی .

خدا درست است که انسان را با تمامی دقایق و ظرائفش آفریده ولی اگر بخواهی به خدا از دور نگاهی بیندازی خواهی دانست که او وحشی است .

و اگر در این وحشی بی منتها بیاندیشی خود را فراموش خواهی کرد .

و در پایان به این نتیجه می رسیم که انبیا و اهل بیت از کسانی اند که در این راه با موفقیت گام برداشته اند .

انبیا و اهل بیت از کسانی هستند که نفوس این افراد به خود حقیقی و آسمانی شان دست یافته اند و بدون اینکه ذره ای خود را نادیده بگیرند به کمال خویش دست یافته در نتیجه جاودانه شده اند .

خدا ما را از پیروان حضرتش قرار دهد .

                                علی محمدی سروش .